۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

تبر

یکی از مسایلی که من همیشه به آن اعتقاد دارم این بوده که هر گاه نیروهای سرکوبگر رژیم با روشهای ارعاب گرانه و خشونت آمیز سعی در سلب آزادی در هر زمینه ای داشته اند،فعالیتهای اجتماعی از بین نرفته اند بلکه از روی صحنه محو شده در فضاهای خصوصی و زیر زمینی ادامه حیات خود را میسر کرده اند؛موزیک زیر زمینی و فعالیتهای دانشجویی مثال هایی از این دست هستند.پس نتیجه آنکه چنانچه این فعالیتهای اجتماع که در قالبهای سیاسی،هنری و...رخ نمایی می کنند نمود ظاهری نداشتند این بدان معنا نیست که از بین رفته اند.و تنها دلیل بی رحمی و خشونت بی حد و مرزی است که نمونه هایی از این دست را تا به امروز هم دیده ایم هم شنیده ایم و حتی شاید تجربه های تلخی نیز داشته باشیم.
به گواه تجربه هایی که تا امروز تجربه کرده ایم نزاعهای خیابانی و تظاهرات هزینه های زیادی را به جنبشهای مردمی تحمیل کرده است که ضرب و شتم و دستگیریهای گسترده تا زندان و شکنجه و به سوگ عزیزان نشستن تنها نتیجه اش بوده و روزی نیست که در محافل و صفحات شبکه های اجتماعی و وبلاگها و... در مورد اعدام و شکنجه و تجاوز و آزار و اذیت فعالین مدنی مطلبی نخوانیم و تنها کاری که می توانیم بکنیم ابراز همدردی است.
نکته دیگر آنکه تعیین روزهای تظاهرات از قبل به رژیم این فرصت را می دهد که بسیار خونسردانه برای کاری که در آن مهارت کافی دارد یعنی سرکوب خشونت آمیز برنامه ریزی کند؛ارتباطات را قطع،اینترنت را مسدود و خیابانها مملو از چکمه پوشان تا دندان مسلح و سگهای وحشی بسیجی کند وآن کند که همه تا امروز شاهدش بودیم.
در ماه گذشته شاهزاده رضا پهلوی نیز در پاسخ به پرسشی در مورد چگونگی روند جنبشهای سبز مردمی به این نکته تاکید داشته اند که اینک وقت آن است که فاز جدیدی از مبارزه را آغاز کرده که اولا کم هزینه است برای مردم و کنترل کمتری روی آن وجود دارد و قابل اجرا نیز هست.که در واقع به روز شده مقاومت مدنی میباشد و آن اعتصابات است.
در روزهای اخیر نیز دانشجویان و فعالان در داخل شروع به برنامه ریزی و سازمان دهی در جهت اعتصابات یک روزه کرده اند که جای امیدواری است به لحاظ سرعت انتقال،انضباظ و هماهنگی و شروع اینچنین را می توان به فال نیک گرفت.
اما چند نکته اساسی نیز قابل ذکر است:
اول چرا تمامی حرکات یک روزه است و فرصت تجدید قوا به رژیم داده می شود؟
دوم چه کسانی به صورت مشخص این حرکات را هدایت و هماهنگ می کنند ؟
سوم چرا سایر اقشار نیز به این حرکات نمی پیوندند؟
چرا که به علت عدم همراهی سراسری این گونه حرکات ارزشمند و فلج کننده رژیم و سر درگمی در برنامه های گروه های هدایت کننده این شائبه نیز هست که باز رژیم ابتکار عمل را به دست گرفته و اعتصاب را تبدیل به نزاع کند و چه بسا با بیانیه های این چند ساعت باقیمانده تا روز موعود کار به درگیری و شاید حتی خلق کوی دانشگاهی دیگر بینجامد!
روزهای اعتصاب یعنی عدم حضور در جایی که به بقای رژیم کمک می کند و فکر می کنم هیچ جایی از منزل امن تر نیست.

هیچ نظری موجود نیست: