۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

وکیل مدافع شیاطین

"یکشنبه 24/10/57

 
روز یکشنبه ساعت 5/7 به سمت منزل آقای مهدوی کنی رفتم و در آن جا آقای مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی، و همچنین آقایان آیت الله طالقانی، دکتر بهشتی، موسوی اردبیلی، دکتر باهنر و هاشمی رفسنجانی و شیخ مرتضی مطهری که این هفت نفر اخیر به انضمام آقای سیدعلی خامنه‌ای افرادی از روحانیون تهران هستند که الحق در این مبارزات چند ساله سهم عمده‌ای داشته‌اند و ضمنا مورد اعتماد امام خمینی هستند و از طرف امام به عنوان شورای روحانیت برای رهبری جنبش اسلامی ایران تعیین شده‌اند و ما چهار نفر (یعنی مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی، مهندس عزت سحابی و بنده) به عنوان شورای انقلاب امام خمینی معین شده‌ایم که عده ما مطابق با اساسنامه باید نزدیک هفت نفر بشود. در مورد سه نفر دیگر، ما نظر دادیم. آقایان در اطراف دکتر مدنی (سرتیپ بازنشسته نیروی دریایی) توصیه می‌کردند؛ ولی گفتیم اگر سرتیپ علی اصغر مسعودی باشد بهتر است. زیرا هم از نظر سن، هم از سابقه از مدنی ارجح و انسب است. به هر حال اسامی سرتیپ مسعودی، سرتیپ دکتر مدنی، مهندس صباغیان، دکتر میناچی و دو سه نفر دیگر را دادیم که از بین این آقایان سه نفر انتخاب بشوند. البته دکتر سنجابی را در راس افراد پیشنهادی نوشتیم، چون که از جبهه ملی اگر کسی باشد بهتر است...."
متولد قزوین و از خانواده ای که همگی عالم دین هستند در شیراز و مشهد و قزوین و هند و مصر !!تحصیلاتش حقوق قضایی و سیاسی است .فعالیت قضاییش را از رشت و در جریانات ناآرامی های توده آغاز و بعدها مامور رسیدگی به جرائم کارکنان دولت و شهرداری‌ها و غیره را به علاوه سمت بازرسی کل کشور داشته‌است. 
احمد صدر حاج سید جوادی، فعالیت سیاسیش  از هنگام ورود به تهران و آشنایی‌اش با سید رضا زنجانی و در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق شروع شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد و حکومت علی مصدق و تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری آیه الله زنجانی به آن نهضت پیوست و کمیته ادارات آن نهضت را با عضویت نیکومنش، اقلیدی، ذوالنصر و امیر حسین پولادی تشکیل داد و در فعالیت مبارزاتی از قبیل حضور در اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات و همکاری در نشر راه مصدق و اعلامیه دیگر و پخش آنها و تهیه متن‌های سیاسی با کمک برادرش علی اصغر حاج سید جوادی فعالیت مداوم داشت. 
علی اصغر حاج سید جوادی، از مدافعان «ضرورت برخورد قاطع و لزوم نابودی ضد انقلاب » بود. وی در مقاله‌ای به تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ برابر با ۱۵ فوریه ۱۹۷۹ میلادی که در روزنامه اطلاعات منتشر شد، بر اعمال خشونت بیشتر علیه مقامات دستگیرشده حکومت پادشاهی تأکید کرد و خواستار «اعدام و مصادره اموال و دارایی منقول و غیر منقول مقامات نظام پادشاهی» شده بود.
در فتنه آخوندی که در دهه ۵۰ شروع شده بود هاشمی رفسنجانی برای تعیین وکیل جهت هر یک از زندانی‌ها یا تبعیدی‌ها، تنها و مرتباً به صدر مراجعه می‌نمود و صدر هم با وکلای دادگستری امثال اسدالله مبشری، نور علی تابنده، عبدالکریم لاهیجی، متین دفتری، حسن نزیه، منوچهر مسعودی و اعتصام هم آهنگی می‌کرد و وکالتنامه‌های ارسالی از طرف رفسنجانی پس از امضاء وکلای تعیین به آنها از طرف صدر تسلیم می‌گردید از جمله افرادی که وکالتشان با خود صدر بود سید علی خامنه‌ای! (صدر اصرار داشت سید محمد خامنه‌ای که وکیل شده بهتر است در دفاع برادرش شرکت کند اما هاشمی با مشورت از طرف خامنه‌ای نپذیرفت) مهدوی کنی، شیخ صادق خلخالی، فرزندان موسوی اردبیلی و علی مشکینی- ربانی شیرازی!!! و عده‌ای دیگر و احمدی فروشانی در اصفهان و سید عبدالحسین دستغیب در شیراز که خود برای دفاع از آنها به شیراز رفت و در محاکمه شرکت کرد.صدر برای دفاع از سید علی خامنه‌ای و شیخ علی تهرانی و نوری که یک پرونده داشته دوبار با هواپیما به مشهد رفت
در اواخر سال ۱۳۵۶ و بهار و تابستان ۱۳۵۷ با دوستان دیگر مانند ناصر میناچی، عبدالکریم لاهیجی و فتح الله بنی صدر با تشکیل جلساتی در تهیه پیش نویس قانون اساسی اقدام و حاصل تدوین شده را پس از آمدن خمینی و به دستور او به حسن حبیبی که او هم از فرانسه شروع به تدوین کرده بود تحویل دادند در تشکیلات جمعیت دفاع از آزادی و مخصوصاً طرفداران حقوق بشر که به وسیله یدالله سحابی و مهدی بازرگان پایه‌گذاری گردید جزو مؤسسین و اعضاء اصلی و اداره کنندگان کمیته حقوقی آنها و تعقیب پرونده‌های زندانی سازان امنیت بود. با صدور دستور تشکیل شورای انقلاب از طرف خمینی صدر از اعضای آن شورا بود که در جلسات آن شرکت داشت و فعالیت‌های لازم را اجرا می‌کرد.
پس از تسلیم پیش نویس قانون اساسی به مجلس خبرگان اقدامات مؤثری مبذول داشت و در تیر ماه ۱۳۵۸ یا استعفای اسدالله مبشری به وزارت دادگستری منصوب گردید که تا آخر مأموریت دولت موقت ادامه داشت. در دادگستری هم برای تنظیم قوانین لزوم که قانون دادگاه‌های مدنی خاص از آن جمله بود همت گماشت. پس از سقوط دولت موقت در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت و در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس اول انتخاب گردید و همراه با سایر دوستان نهضتی (بازرگان و یدالله سحابی و ابراهیم یزدی و هاشم صباغیان و غیرهم) همراه و هم‌رأی بود.
 صدر عضو هیئت اجرائیه موقت نهضت آزادی در دهه ۴۰ بعد از بازداشت اعضای دیگر مانند گلپروران و پرویز یعقوبی و هاشم صباغیان و ایام مختصری هم جلال الدین فارسی(افغانی الاصل) پس از آمدنش از خارج و یکی دو نفر دیگر بود. صدر در فعالیت‌های نهضت آزادی ایران پیوسته شرکت داشته و همیشه عضو شورای مرکزی نهضت بوده و مخصوصاً پس از بازداشت عزت الله سحابی که مأمور تماس با دوستان و نمایندگان نهضت در خارج از ایران بودند! این تماس به وسیله صدر برقرار گردید که در آمریکا با دوستان نهضتی مقیم آن کشور مخصوصاً ابراهیم یزدی و همچنین تقی زاده در لندن وصادق قطب زاده و ابوالحسن بنی صدر در پاریس و صادق طباطبایی در آلمان و نیز در فروردین ۱۳۵۶ شمسی مأموریت یافت که هنگام مسافرت به خارج با این افراد در تماس بوده و در هر محلی مشکلات مربوط به آن شهر یا کشور را بررسی و با دقت کامل رفع اشکال نماید. هنگام مسافرت در آمریکا درگذشت علی شریعتی اتفاق افتاد که احسان شریعتی (فرزند شریعتی) را برای حمل جنازه از لندن به سوریه با کمک آقای ابراهیم یزدی فرستاده و دیگر اقدامات لازم لزوم معمول داشت.در دوران محمد رضا شاه این روابط و این عضویت در حزب به لحاظ اینکه صدر قاضی دادگستری بود مخفی نگاه داشته شد.
 

هیچ نظری موجود نیست: