۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

همه مردان شاه(سه)

اسدالله علم:تبارش به زمان خلفای عباسی بر میگردد که جهت سرکوب خراسان به آنجا آمدند و بعدها در منطقه قائن ساکن
شدند و از اجدادش، امیر اسماعیل خان از سرداران نادر شاه افشار بوده است.پدرش از متجددین بود و با افرادی چون ایرج میرزا،عشقی،کمال الملک و کلنل علینیقی وزیری روابط نزدیکی داشتند.خواهرانش در حجاب آزاد و مد روز بودند.در سال ۱۳۱۸ به اشاره رضاشاه با ملک تاج، دختر قوام‌الملک شیرازی، پیوند زناشویی بست.به دربار راه یافت و با ولیعهد آشنا گشت.تحصیلاتش را دز زمان اشغال به پایان رساند و بعدها در کابینه قوام مسئول سیستان و بلوچستان شد و با تجربه ای که در ادراه نواحی شرقی داشتند و رسیدگی به آن ناحیه نظر شاه را به خود جلب کرد.در کابینه ساعد به  وزارت کشوری برگزیده شد و بعد از آن همیشه در مقام وزیر بود.بعد از نخست وزیری مصدق و تجدید قوای حزب توده و حملات مطبوعات به شاه و  تنها گذاشتن شاه به وسیله جمع کثیری از سیاسیون ،علم از محدود کسانی بود که وفاداریش را اثبات کرد.مصدق هم علم را به بیرجند تبعید کرد.از اولین اقدامات کابینه عَلم، اعلام این مطلب بود که دولت ایران به هیچ کشوری اجازه ایجاد پایگاه موشکی در ایران نخواهد داد. این اعلامیه سرآغاز زدودن تیرگی روابط میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی شد. اما وظیفه اصلی علم رویارویی با مسائل داخلی کشور به ویژه اصلاحات ارضی بود .اصلاحات اجتماعی در ۶ بهمن ۱۳۴۲ به آرای عمومی گذاشته شد و به رغم تحریم از سوی جبهه ملی و دیگر مخالفان با اقبال عمومی مواجه شد.جبهه مخالف مرکب از گروههای چپ، جبهه ملی و برخی از بازاریان و روحانیون بود با پشتیبانی پنهان و آشکار بعضی خانها و ملاکین بزرگ. اینان هر روز به شدت مخالفت خود می‌افزودند.  اما به گمان علم، دولت آمریکا در پشت پرده از این تظاهرات جانبداری می‌کرد.نکته پررنگ زمان او واقعه پانزده خرداد است که در میان تردیدها یک تنه سرکوب می کند ...اما نکته جالب تامین تمامی خانواده هایی است که عزیزشان را از دست داده بودند تا سال پنجاه و هفت!(از بودجه نخست وزیری حقوق ماهیانه دریافت می کردند)
در زمان او زنان و کارگران  و کشاورزان به مجلس راه پیدا کردند .اوضاع اقتصادی تحول و رو به پیشرفت نهاد.بعد از نخست وزیری به ریاست دانشگاه شیراز رسید و چون سایر کارها سر و سامانی داد که تبدیل شد به یکی از کانونهای فعال و پویای علمی کشور.بعد از رسیدن به وزارت دربار نیز دربار وزنه سیاسی پیدا کرد و جشنهای۲۵۰۰ ساله در زمان او اتفاق افتاد.

حسنعلی منصور:متولد تهران و تحصیلکرده در رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران بود و مانند بسیاری کارش را از وزارت امور خارجه شروع کرد.با خانواده های وثوق،قوام و امینی نسبت فامیلی داشت.اولین دبیر کل حزب ایران نوین بود و قصد داشت با روحانیت سازش کند و خمینی را در ۸ فروردین ۱۳۴۳ از تهران به منزلش در قم بازگرداند.اما بعدها مجبور شد به ترکیه تبعیدش کند.در اول بهمن ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست وزیر ایران در مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی، عضو گروه جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی ترور شد.(رجوع به مقالات هیئتهای اسلامی)

امیر عباس هویدا:پدرش سفیر ایران در لبنان و عربستان و مادرش از نوادگان خواهر ناصر الدین شاه بود.امیر عباس و برادر کوچک‌ترش فریدون به اقتضای شغل پدر در لبنان رشد و نمو یافتند و در مدرسه لائیک فرانسوی بیروت تحصیل کردند و امیرعباس در اواخر تحصیل در دوره دبیرستان به اروپا رفت و سالها در انگلستان و بلژیک و فرانسه زندگی و تحصیل کرد. او پس از اتمام تحصیلات خود در رشته علوم سیاسی از دانشگاه آزاد بروکسل به ایران بازگشت و با توجه به سوابق پدرش عین‌الملک هویدا، رشته تحصیلی‌ و تسلط او به زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی و آشنایی با یک دو زبان اروپایی دیگر، در وزارت امور خارجه ایران مشغول به کار شد.دو ازدواج منجر به طلاق با خواهر و خواهر زن منصور داشت.
هویدا بعد از وزارت امور خارجه به بخش پناهندگان سازمان ملل و بعد از آن به شرکت نفت می رود.و بعد از آن دوران سیزده ساله نخست وزیری اش آغاز می شود.حرف و حدیث های زیادی پیرامون او بوده و هست ...اما آنچه که قابل ذکر است این است که در زمان وی ایران به ثبات می رسد و نقش محمد رضا شاه در اداره کشور پر رنگ تر می شود..از نظر سیاست خارجی حداکثر تنش زدایی صورت گرفته و ایران روابط خوب و گسترده ای با کشورهای دیگر بر قرار می کند.ارتش ایران به یکی از قوی ترین و مجهز ترین ارتشهای دنیا تبدیل می شود.از نظر اقتصادی پیشرفت بی نظیری را شاهد می شویم،رشد اقتصادی چشمگیر و تبدیل شدن ایران به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و ریاست بر نفت و اوپک و قدم گذاشتن در مسیر انرژی اتمی و ....به هر حال هویدا در سال پنجاه و شش به زندان می افتد و بعد از انقلاب خود را به نهضت ملی ها و احمد خمینی می رساند و بعدا توسط خلخالی محاکمه شده و در طول تنفسی که در طی محاکمه داده می شود توسط هادی غفاری از پشت سر به ضرب به قتل می رسد.هادی غفاری از اصلاح طلبان است که نماینده مجلس در سه دوره اول بود.

جمشید آموزگار:متولد فارس و فرزند یک  قاضی دوران رضا شاه بود.دانش آموخته حقوق و اقتصاد در دانشگاه تهران و فارغ التحصیل مقطع دکترای مهندسی هیدرولیک از دانشگاه کرنل (آمریکا) است.شروع کارش در سازمان ملل بود.وزارت کار،کشاورزی،بهداشت و دارایی از مناصب وی بودند.در دوران وزارت دارایی، امور مربوط به قیمت‏ گذاری نفت و اوپک برعهده وی نهاده شد و به ‏طور مستقیم با شاه در ارتباط بود. در سال ۱۳۵۲، به همراه دیگر وزرای نفتی جهان در کنفرانس اوپک در وین توسط کارلوس شغال مارکسیست گروگان گرفته شد و  پس از دو روز آزاد شد.
ایلیچ رامیرز سانچز(کارلوس شغال) بعد از انقلاب و زمانی که محمد رضا شاه در مکزیک به سر می برد دو روز بعد از مصاحبه خلخالی و البته به هزینه های رژیم آخوندی با هلی کوپتر به محل زندگی ایشان هجوم برده و سعی در ترور داشتند که ناموفق بود.
آموزگار را در سال ۱۳۵۶ به نخست‏ وزیری برگزید. دوران صدارت وی یک سال بود. برنامه دولت او فضای باز سیاسی، صرفه‏ جویی، مهار کردن بحرانهای اقتصادی اعلام شده بود.


غلامرضا ازهاری:متولد شیراز و تحصیلکرده دانشکده افسری بود .با درجه ستوان دومی وارد ارتش شد و به درجه سرهنگی ارتقا یافت.سپس جهت یک دوره عالی به آمریکا اعزام شد.به ایران بازگشت و دوره یکساله در فرماندهی ستاد جنگ دید و مجددا به آمریکا اعزام شد.فرمانده لشکر کرمان و سبزوار و ارتقا به سرلشکری و سپس فرماندهی دانشکده جنگ و نیروی زمینی و بعد رسیدن به سپهبدی و فرماندهی سپاه غرب.با درجه سپهبدی بازنشسته شد اما در سال ۱۳۵۰ با برکناری ارتشبد جم با درجه ارتشبدی مجددا به خدمت دعوت و تا نیمه آبان۱۳۵۷ ریاست این ستاد بعهده داشت.در این تاریخ به نخست
وزیری رسید و دولتی نظامی تشکیل داد.در این دولت غلامعلی اویسی به سرپرستی وزارت کار و امور اجتماعی، سپهبد امیرحسین ربیعی به سرپرستی وزارت مسکن و شهرسازی و ارتشبد عباس قره‌باغی به وزارت کشور منصوب شدند.
از اقدامات دولت نظامی ازهاری، دستیگری نویسندگان مطبوعات، بازداشت دولتمردانی چون ارتشبد نعمت نصیری، منوچهر آزمون، عبدالعظیم ولیان، داریوش همایون، غلامرضا نیک‌پی و امیرعباس هویدا بود. او سرانجام در اواخر آذر ۱۳۵۷ دچار حمله قلبی بستری شد و با عذر بیماری از مقام خود کناره گرفت و بلافاصله راهی آمریکا شد.

شاپور بختیار:از ایل بختیاری و فرزند محمد رضا معروف به سردار است که توسط رضا شاه اعدام شد.پدر بزرگش نخست وزیر احمد شاه قاجار بود.تحصیلات ابتدایی را در شهرکرد و متوسطه را در اصفهان گذراند.او مدرک دیپلم دبیرستان خود را در بیروت و از مدرسه‌ٔ فرانسوی بیروت دریافت کرد.وی در ۱۹۳۶ به فرانسه رفت و در ۱۹۴۵ دکترای خود را در زمینهٔ علوم سیاسی از دانشگاه سوربن دریافت کرد. او در ضمن دو مدرک لیسانس در زمینه‌های حقوق و فلسفه نیز دریافت کرده بود.
پس از اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم وارد نهضت مقاومت ملی فرانسه شد و بعنوان یکی از سربازان فرانسه (ارتش سربازان خارجی مقیم فرانسه) در گُردان اورلئان شرکت داشت.در سال ۱۹۴۶ شاپور بختیار به ایران بازگشت. در سال ۱۹۵۱ توسط وزیر وقت کار به عنوان مدیر ادارهٔ کار استان اصفهان انتخاب شد و بعدها به ادارهٔ کار در استان خوزستان (مرکز صنعت نفت ایران) ارتقا یافت.از طرفداران جبهه ملی و مصدق بود و معاون وزارت کار کابینه وی نیز بود.
به همراه کریم سنجابی و داریوش فروهر به  شاه نامه نوشتند (خرداد پنجاه و شش) و جبهه ملی چهارم متشکل ازسوسیالیست‌های نهضت ملی ایران، حزب ایران و حزب ملت ایران، حزب مردم ایران  را تشکیل دادند.حسیبی بعنوان رئیس شورای مرکزی، و کریم سنجابی، شاپور بختیار، داریوش فروهر، رضا شایان و فریدون مشیری بعنوان اعضای کمیته مرکزی انتخاب شدند.در اواخر سال ۱۹۷۸ ، شاه دستور آزادی بختیار از زندان را صادر کرد و از وی در دیداری خصوصی در کاخ نیاوران تهران خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را قبول کند. بختیار با شاه توافق کرد که برای کابینه اش از مجلس سنا رای بگیرد، شاه از کشور خارج شود، ساواک منحل شود، زندانیان سیاسی آزاد شوند و شرایط آزادی مطبوعات فراهم شود.
بختیار از طریق بنی صدر نامه ای به خمینی می نویسد تا حمایت وی را نیز جلب کند.البته حزب قرار بود که از پذیرفتن حکم نخست وزیری امتناع کند.سپس سنجابی به پاریس رفت و برخلاف نظر بختیار خواستار سرنگونی شاه شد.بختیار بعد از این اتفاق حکم نخست وزیری خود را دریافت کرد.و بعد از آن جبهه ملی هم پشت او را خالی کرد و متمایل به خمینی می شوند و بختیار را از حزب اخراج می کنند و در نهایت شاه از کشور خارج می شود و کاری از بختیار نیز بر نمی آید.در آخرین لحظات خروج شاه از ایران بختیار به وی اطمینان داد که تمام تلاش خود را برای حفظ کشور به کار بندد.
بعد از انقلاب بختیار به فرانسه برمیگردد.نهضت مقاومت ملی ایران را تشکیل داد و از سوی بنی صدر در قضیه نوژه متهم شد و سپس دو سال بعد از انقلاب ترور نافرجامی توسط گروه انیش نقاش علیه وی صورت می گیرد.انیس در هماهنگی با سپاه پاسداران دست به این عملیات زده بوده است.و در حال حاضر مالک یکی از برجهای بلند تهران و مرکزی با نام مرکز پژوهشی امان است.در زمان خود دستگیر شد ولی بعدها در جریان مبادله به ایران تحویل داده شد.
در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۷۰، شاپور بختیار و منشی وی سروش کتیبه در خانه مسکونی بختیار در حومه پاریس به قتل رسیدند. ترور توسط گروهی سه‌نفره به نام‌های فریدون بویراحمدی، محمد آزادی و علی وکیلی‌راد و با دستور مسئولین وقت جمهوری اسلامی انجام شد.با وجود محافظت شبانه روزی از خانه بختیار و با وجود ۱۳ محافظ مسلح، قاتلان از خانه وی خارج شده و متواری شدند. بعد از چند روز یکی از تروریست‌ها به نام علی وکیلی‌راد در سوئیس دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شد.وکیلی راد نیز با کلوتید ریس مبادله شد.

هیچ نظری موجود نیست: